بی‌تعارف

به نام خدا
بعضی از دغدغه‌ها را می‌توان نوشت. طنز یا جدی، نقد یا معرفی! فعلا فرقی نمی‌کند.
::
صفا و مروه دیده‌ام، گرد حرم دویده‌ام/
هیچ کجا برای من کرب‌و‌بلا نمی‌شود...

پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعید جلیلی» ثبت شده است

به پراید جلیلی رای ندهید. به جای مُهر روی پیشانی اش رای ندهید و نه فقط به خاطر پایش که در کربلای پنج جاماند... .

بی تعارف

باید «همین ِ» پست قبلیو بردارم و بجاش این توضیحاتو اضافه کنم!:

اول: مدتیه وقتی با دوتا کار مهم روبرو میشم، بعد از کلی فکر و تصمیم گیری که کدومش مهم تره، اینقدر درگیر متقاعد کردن خودم میشم واسه انجام یکی از اون کارها که بعد از یه مدت می بینم به هیچ کدومش نرسیدم! الان هم مثل خیلی های دیگه درگیر انتخابات و امتحانات ِ بعدش هستم و روزها به سرعت داره برام میگذره.

دوم: وقتی نوشتم «خونسردی»، بعضی ها گفتن عجب آدم ظاهربینی هستم و استدلالی پشت انتخابم نیست. واقعیتش اینه که شما حتما با افرادی برخورد داشتید که وقتی دارن باهاتون صحبت می کنن، رفتار و حرکاتشون هم حرفایی داره که می تونه با حرفای خودشون موافق، مخالف یا مفسّر حرفاشون باشه. بعد از دیدن اولین مناظره ی کاندیدا، خیلی از نکات ِ رفتاری آقایون برام قابل توجه بود که البته تو نوشته ام فقط به اشاره ی به رفتار آقای مورد نظرم بسنده کردم؛ «العاقل یکفی بالاشاره». در هر صورت آقای یامین پور عزیز زحمت کشیدند خیلی بیشتر از اون مواردی که بنده دقت کرده بودم رو بسیار خواندنی نوشتن، حتما بخونیدش: "فهم من از برنامه به اصطلاح مناظره ی کاندیداها"

سوم: از اولش هم قصد تبلیغ از کاندیدای خاصی تو وبلاگم نداشتم، هرچند وبلاگ نویسی رو از اسفند 87 و برای گفتن دغدغه های سیاسی شروع کردم ولی اون موقع رای به احمدی نژاد و تبلیغ ایشون رو تکلیف می دونستم. اما توی این انتخابات، جانبداری از کاندیدای خاص، کار سختیه و هزینه ی سنگینی داره. اون موقع با افرادی روبه رو بودیم که وضعیتشون روشن بود و احیانا اگه دوتا حرف بد هم می زدیم، بعضی از دوستان صدای کف و سوتشون قطع نمی شد! اما امروز باید مواظب تیزی قلممون باشیم. هستند دوستانی(+) که قلمشون به خون آدم های خودی آلوده شده و باید منتظر صدای بد و بیراه گفتن های بیشتر ِ همان بعضی ها باشن! و امروز اگه می نویسم باور دارم که «ترویج گفتمان انقلاب، فارغ از هر نتیجه‌ای در انتخابات یک پیروزی سترگ است» (+).

...

..

.

+ کاملا بی ربط:

گمان می کنم اگر حلزون زبان داشت، به حرف می آمد و می گفت: شکر خوردم که حاوی کلاژن هستم! (+)

بی تعارف