بی‌تعارف

به نام خدا
بعضی از دغدغه‌ها را می‌توان نوشت. طنز یا جدی، نقد یا معرفی! فعلا فرقی نمی‌کند.
::
صفا و مروه دیده‌ام، گرد حرم دویده‌ام/
هیچ کجا برای من کرب‌و‌بلا نمی‌شود...

پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ارزش» ثبت شده است

بعد از این که دوستان لطف کردند و به بنده مشورت دادند راجع به نصب نرم افزارهایی مثل وایبر و واتس‌اپ، دنبال فرصتی بودم تا جمع‌بندی مناسبی از این موضوع داشته باشم. هرچند شاید تا الان بعضی از این شبکه‌ها فیلتر شده باشند اما بحث ما محدود به نرم افزار خاصی نیست.
باید قبول کنیم که این نرم‌افزارها امکانات خوبی را با هزینه پایین در اختیار ما گذاشته‌اند تا جایی که نمی‌توان ادعا کرد با حذف‌شان چیزی را از دست نداده‌ایم. اما باید حواس‌مان را به تهاجمی جمع کنیم که این سال‌ها به تجاوز فرهنگی تبدیل شده است؛ جاسوسی از اطلاعات کاربران، مسئله‌ای است که بارها در رسانه‌های عمومی به آن اعتراف شده اما هنور بعضی‌ها با نگاه عوامانه از کنار آن می‌گذرند. خوب است بدانیم که:

بی تعارف

::

::

یک روز به خودمان آمدیم و دیدیم که همه‌ی شهر از هتل کادوس حرف می‌زنند که صاحب جدیدش به آن رونق داده و یک ماشین نهصد میلیون تومانی خریده تا در خیابان‌های شهر دوری بزند. یکی می‌گفت طرف گنج پیدا کرده و یکی دیگر حرف از دزدی و اختلاس می‌زد. ما گفتیم خب به ما چه ربطی دارد؟ ما نه حاکم شهریم نه مفتّش؛ وظیفه‌مان حُسن ظن است که شکر خدا داریم. اما انگار حاکم و مفتش شهر هم بنا را بر حُسن ظن گذاشته بودند و اصلا نسبت به موضوع احساس مسئولیت نکردند! مکرّر از بچه دبیرستانی‌ها شنیدم که دارند از قیمت و مدل مازراتی همان شخص یعنی میلاد خلیل‌زاده صحبت می‌کنند و می‌گویند آینه‌ بغلش خورده به جایی و فلان قدر داده تا تعمیرش کند. یک بار هم شایعه تصادف مازراتی تا حدی از خبرهای داغ شهر رشت شد که خود صاحب ماشین در صفحه فیس‌بوکش خبر را تکذیب و موجی از شادمانی را به مردم هدیه کرد!

::

روی عکس کلیک کنید و در سایز بزرگتر، پست گذاشته شده توسط آقای مازراتی را بخوانید!

::

مانور تجمل وقتی کامل شد که انزلی را بعد از آزادی‌های مختلفش، منطقه آزاد تجاری اعلام کردند و خیابان‌های رشت تبدیل شد به محل جولان ماشین‌های مدل بالا در مقابل نگاه حسرت‌بار مردمی که اگرچه تمام روز را هم کار کنند اما داشتن چنین ماشینی حتی در تصورات‌شان نمی‌گنجد! البته موضوعاتی از این دست فراوان است و محدود به رشت هم نمی‌شود. سال‌هاست که مبلغ قرارداد بازیگرها و فوتبالیست‌ها نقل و نبات اخبار و رسانه‌هاست اما هیچ معماری نتوانسته سقفی تضمینی برایش طراحی کند! و نتیجه این می‌شود که فرزند خانواده‌ای، دستمزد یک میلیاردی فوتبالیست محبوبش را تقسیم بر حقوق پدرش می‌کند و با فرض این که آن پدر با تحصیلات عالیه، ماهی یک میلیون تومان بگیرد، باید حدود 83 سال تمام پولش را پس انداز کند تا حقوقش برابر شود با قرارداد یک سال فوتبالیستی که اصلا معلوم نیست سواد درست و حسابی دارد یا نه؟! حالا پیدا کنید انگیزه‌ی باقی‌مانده‌ی فرزند برای ادامه تحصیل را!

واقعا سهم جوان امروز از انقلاب و ارزش‌های آن چیست؟! از سیاست، دعوای جریان‌ها و احزاب را نشان‌مان دادند. از ورزش، طرفداری تیم‌ها و تماشای بازی‌های ضداخلاقی آن‌ها را و ده ها مورد دیگر که فرصت بیانش این‌جا نیست. پس عجیب نیست در هر محله از شهر، دو سه خواننده رپ داشته باشیم که خودشان شاعر شوند و شعرهایی بگویند که هر چه بیشتر بتوانند در آن ریشه‌ی مقدسّات، احساس مسئولیت و وفاداری را بزنند، قشنگ و جذاب‌تر است و فحش بدهند به زمین و آسمان و با پول کمی استودیویی هماهنگ کنند و آهنگ‌شان به زودی در سایت‌های معتبر موسیقی دانلود بشود. این‌طوری اگر پولی هم دستشان را نگیرد لااقل عقده مشهور شدن‌شان وا می‌شود. حالا خدا نکند کار یکی از این‌ها گل کند!

مسئولینی که باور دارم حتی نمی‌دانند خواننده‌های زیرزمینی واقعا زیرِ زمین می‌خوانند یا روی زمین هم اجرا دارند، چطور می‌خواهند وظیفه‌شان را درست انجام دهند؟! هرچند که با آهنگ جدید آرمین زارعی و ساخت ویدیو موزیکش در رشت با حمایت رسمی و علنی میلاد خلیل‌زاده تا الان باید از خیلی چیزها خبردار شده باشند.

::

::

آقایان مسئول! اگر عوامل ساخت این ویدیو را اعدام هم بکنید، چیزی عوض نمی‌شود. نمی‌گویم برخورد نکنید اما قبول زحمت کنید به نظراتِ خبر منتشر شده در سایت‌ها (+)(+) به دقت نگاهی بیندازید. بعضی‌ها چنان رگ گردنشان بیرون زده و در دفاع از این خواننده حرف می‌زنند که در قضایای تاسف‌بار توهین به پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله چنین نمی‌کردند! خوش‌بینانه بخواهیم قضاوت کنیم، بخشی هرچند حداقلی ولی قابل توجه از جوان‌های کشورمان با ارزش‌های انقلاب و اسلام آشنایی که ندارند هیچ، در تضاد هم هستند.

آقایان متولی فرهنگ! داستان از آن‌جا شروع شد که ارزش‌های انقلاب به نسل‌های جدید منتقل نشد و نهادها و سازمان‌های دولتی در گرو آمارهای‌شان دست به کارهای سلبی نصفه و نیمه زدند و با عنوان «تغییر ارزش‌ها» جلسه گرفتند و برای وضعیت موجود تاسف خوردند. واضح است که ما به کار ایجابی نیاز داریم و با حلال و مجاز شدن تک‌خوانی زنان و رفع فیلترینگِ فیس‌بوک، مشکلات‌مان حل نخواهد شد.

::

پ.ن:

+ اینو هم حتما ببینید و بشنوید: (+) دکتر عباسی از دارالمحاسبه می‌گوید!

+ دانلود مستند کوتاه و دیدنی «مرداب تجمل» (+)

+ شاه‌بیت آهنگ آرمین زارعی اینجاست: «خودتو ببین که چقد فس فسی/ منم یه عصبی استرسی» دیگه حرفی واسه گفتن می‌مونه؟! :))

بی تعارف
اگر از جوّ پیروزی تیم ملی خارج شده اید، بخوانید:
کُری خواندن های کیروش قبل از بازی با کره آن قدر خوب و مؤثر بود که می توان گفت او به خاطر حرفه ای بودنش از یک حرفِ غیرحرفه ای مربی کره جنوبی، نهایت استفاده را کرد و بازیکنانی غیرتی به زمین فرستاد تا سهم زیادی در برد ِ تیم ملی و صعود آن به جام جهانی داشته باشد اما حرکتی که کیروش بعد از پایان بازی انجام داد هرچند مورد تشویق خیلی ها قرار گرفت اصلا با روحیه ی ورزشکاری و جوانمردی جور در نمی آمد. ما چه در فرهنگ و تاریخ ایرانی و چه اسلامی دست بازنده ها را گرفته ایم و اتفاقا این فرهنگ است که ما را متمایز از ملت های دیگر کرده است.

چقدر زیبا می شد که فردای بازی، روزنامه ها می نوشتند: کیروش بعد از پایان بازی با وجود بی احترامی های مربی کره، با او دست داد و برای تیم ملی کره جنوبی آرزوی موفقیت کرد.
::
طرفداران ایران
::
پ.ن:
ای کاش همیشه مردم سرزمینم خوشحال باشند و ای کاش ظرفیت خوشحالی را هم پیدا کنیم.
بی تعارف