بی‌تعارف

به نام خدا
بعضی از دغدغه‌ها را می‌توان نوشت. طنز یا جدی، نقد یا معرفی! فعلا فرقی نمی‌کند.
::
صفا و مروه دیده‌ام، گرد حرم دویده‌ام/
هیچ کجا برای من کرب‌و‌بلا نمی‌شود...

پیوندها

تازه از مشهدالرضا (ع) برگشته بودم، حالم خوب بود که چشممو باز کردم دیدم تو حرم حضرت کریمه‌ام، اونم شب ولادتشون، حاج محمود هم داره میخونه: من با تو آرومم، مولاتی معصومه... حالم خوب‌تر شد! تصمیم گرفتم از این به بعد وقتی خوبم بیام و اینجا بگم... الان خوبم! خداروشکر.

این طوری که داره پیش میره شهریور، یه ماهه ولی اندازه یه سال توش کار دارم! دعا کنید خدا به وقتم برکت بده که بتونم به همه کارهام برسم.

::

پ.ن:

+ روز دختر رو تبریک میگم... خیلی‌ها الگو ندارن معرفی کنن، ما الگو داریم بلد نیستیم خوب معرفی کنیم! إن‌شاءالله بتونید از حضرت معصومه‌ (س) درست الگو بگیرید.

بی تعارف

نظرات  (۵)

سلام
انشاالله که همیشه خوب باشین/ یعنی کسی مثل شما که از مشهد نیومده ، تو حرم خواهر هست بایدم خوب باشه، مگه نه؟
وقتتون پر برکت حاج آقا ، شاید به خرابات هم سری زدید.

پاسخ:
سلام
بله، همینطوره...
ممنونم واقعا. :)
۰۸ شهریور ۹۳ ، ۰۷:۱۹ پرنده مهاجر
عاصی و محتاجِ ترّحم شدم
راهیِ بیت‌الکرمِ قم شدم
 
رد شدم از وحشتِ دشتِ کویر
رد شدم از تشنگیِ گرمسیر
 
کیست که این‌گونه جلا می‌دهد
بوی غریبیِ رضا می‌دهد
 
پاره‌ای از بارگهِ شاه طوس!
فاطمه ای خواهر «شمس‌الشّموس»!
 
عمّه‌ی مظلومه‌ی «صاحب زمان»!
روشنیِ نیمه‌شبِ جمکران!
 
از سفر سختِ کویر آمدم
شاعر و رنجور و فقیر آمدم
 
اذنِ زیارت بده بانو! به من
رو به تو کردم، بنما رو به من
 
اذنِ نمازم بده، بانویِ آب!
روضه‌ی معصومیت آفتاب!
 
«شیعه» به نام تو مباهات کرد
«نور» در این خانه مناجات کرد
 
بس که در این خانه خدا منجلی است
هر کسی آمد به لبش «یا علی» است
 
بُقعه‌ای از کوی بنی‌هاشم است
مدرسه‌ی عالمه و عالِم است
 
دل تپش از بزم محبت گرفت
در ملکوتش سرِ خلوت گرفت
 
لحظه‌ای آرام به کنجی نشست
حضرت معصومه! دل من شکست
 
اشک! خدا را، تو به من بد نکن
حضرت معصومه! مرا رد نکن
 
اشک! به راهِ سخنم سد شدی
خوب من این باره چرا بد شدی؟
 
اشک! خدا را، تو بگو: این منم
شمع همین خانه‌ام و روشنم
 
من نگرانم که مرا رد کنند
خواستنی‌هام به من بد کنند
 
عمّه‌ی مظلومه‌ی صاحب زمان!
روشنیِ نیمه‌شبِ جمکران!
 
نام تو یادآور زینب شده
موجبِ آوارگیِ شب شده
 
هم‌سخنِ خلوتِ تنهای من!
دخترِ خورشید و مسیحای من!
 
مریم قدّیسه‌یِِ آلِ علی!
سیّده‌یِ نسلِ زلالِ علی!
 
کوثری از سلسله‌ی حیدری
پاره‌ای از عصمتِ پیغمبری
 
شیفتگانت به طواف آمدند
در «حرم ستر عفاف» آمدند
 
جرعه‌ای از آب حیاتم بده
حضرت معصومه نجاتم بده
 
با دل آغشته به داغ آمدم
از طرف شاه چراغ آمدم




سلام

عیدتون مبارک

التماس دعا...

پاسخ:
سلام
عید و روز شما هم مبارک...
سلام
والا خوش به سعادتت ...
یه چی میگم نذاری رو حساب حسادت ها! اما با اینکه مطلبت قشنگ بود اما حال من رو حسابی گرفت :(
ببین من که مشهد نتونستم بیام، قم هم خیلی وقته قسمتم نشده ... با اینکه دارم تلاش میکنم بهتر بشم و اشتباه نکنم، مسیرم رو هم تغییر دادم، اما حس میکنم لنگش(لنگ بودن)کارهام بیشتر شده ...
نمیدونم، شاید وسوسه شیطونه، اما حس میکنم یه جورایی خدا میخواد بهم بگه "اینجایی که رفتی جای تو نیست" :(
برام دعا کن و اگه میشه راهنماییم کن
یا علی
پاسخ:
سلام
امّن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السّوء...
رو چشم در خدمتم و میرسم خدمتت.
محتاج دعام

بسم الله

آقا کارهای مهمت روی زمین مونده!!!!
اشرار الناس....
پاسخ:
:))
۱۴ شهریور ۹۳ ، ۰۶:۳۴ *** رک و راست ***
سلام
ممنون از وبلاگ خوبتون.

میشه خواهش کنم به جای (ع) از (علیه السلام) استفاده کنید؟

یا زهرا

پاسخ:
سلام
میشه!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">