بی‌تعارف

به نام خدا
بعضی از دغدغه‌ها را می‌توان نوشت. طنز یا جدی، نقد یا معرفی! فعلا فرقی نمی‌کند.
::
صفا و مروه دیده‌ام، گرد حرم دویده‌ام/
هیچ کجا برای من کرب‌و‌بلا نمی‌شود...

پیوندها

۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۰ ثبت شده است



چند سال قبل، علائم آخرالزّمان را می خواندم.
 نوشته بود در آخرالزّمان، مردان خود را شبیه زنان می کنند و زنان خود را شبیه مردان. تصورش برایم سخت بود اما شد.
نوشته بود عده ای قبور ائمه را تخریب خواهند کرد، تصورش برایم سخت بود اما شد.
نوشته بود ظلم، تمام جهان را فرا می گیرد و فریاد عدالت خواهی مردم در سراسر جهان بلند می شود، تصورش برایم سخت بود اما شد.
و علائم زیاد دیگری که آن روزها در خواب دیدنشان هم برایم عجیب بود، امّا خیلی زود به واقعیت تبدیل شد.
آقاجان! سالیانی است بهترین لحظات تنهایی ام خرج تصوّر زمان ظهورتان می شود، تصوّرش برایم سخت نیست امّا ... .

بی تعارف

شبکه ی یک، پارک ملّت

زوج جوانی به همراه خانواده هایشان مهمان برنامه بودند. بیشتر صحبت ها درباره ی این بود که این دو نفر چطور با هم آشنا شدند و ازدواج کردند. بحث به شرایطی رسید که پدر عروس برای ازدواج گذاشته بود.

پدر عروس [با افتخار]: من شرط کردم که چادرِ دخترم هرگز نباید از سرش برداشته شود.
همه سرهایشان را به نشانه ی تأیید و تحسین تکان می دهند. مجری که خود را شگفت زده نشان می دهد از ایشان توضیح می خواهد که چطور دست به چنین حرکت انقلابی ای زده اند؟! و پدر عروس توضیح می دهد... .
بعد از دقایقی مجری اعلام می کند که همکارانش کلیپی از زندگی این زوج جوان تهیّه کرده اند که می بینیم:

کلیپ: مرد جوان داخل اتاق خانه شان در حال کار با رایانه ی شخصی خود هستند که خانم جوان با یک لیوان چای وارد اتاق می شوند!!!!!!! البته یک لیوان چای اینقدر تعجب ندارد، شاهکار برنامه اینجا بود که عروس خانم نه با چادر مشکی، نه با چادر نماز، و نه با چادر سفید گل گل دارِ خانگی، بلکه با لباس دیگری غیر از چادر-هرچند پوشیده- جلوی دوربین حاضر شد. و...

نتیجه ی اخلاقی: اگر حضور در یک کلیپ چند دقیقه ای، آن هم مستند تا این حد تأثیرگذار است پس به بازیگران زن سینما باید بیشتر حق بدهیم!!

..................................................................

پـ .نـ :
گفت: واسه طنز نوشتن موضوع پیدا نمیشه.
گفتم: اتفاقا نظر من برعکسه. اصلا نیاز نیست زحمتی بکشی. فقط بشین پای تلویزیون، چیزهایی که جالب به نظرت می رسه نقل کن، همین! شیوه های طنزپردازی رو هم کلّهم بی خیال... .

بی تعارف

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم/ اصلا به تو افتاده مسیرم که بمیرم

ببخشید دیر شد... هرچند که من طراح نیستم ولی بعضی کمبودهاست که دل آدم رو میسوزونه و باعث کار جدیدی میشه. از همگی دوستان طراح عذر میخوام.

بد دردیه! خیلی هامون هنوز اسم دانشمندهای هسته ای کشور رو که ترور شدن، نمیدونیم بعدش ادعا میکنیم ادامه دهنده ی راهشونیم! یا زینب کبری

برای دیدن کیفیت بهتر، روی پوستر کلیک کنید.

بی تعارف