بی‌تعارف

به نام خدا
بعضی از دغدغه‌ها را می‌توان نوشت. طنز یا جدی، نقد یا معرفی! فعلا فرقی نمی‌کند.
::
صفا و مروه دیده‌ام، گرد حرم دویده‌ام/
هیچ کجا برای من کرب‌و‌بلا نمی‌شود...

پیوندها

۱۳ مطلب با موضوع «سفر پیاده اربعین :: سال 1391» ثبت شده است

عجیب ترین روزهای زندگی ام را در پیاده روی سه روزه ی نجف تا کربلا پشت سر گذاشتم.

این قدر حرف برای گفتن دارم که زبانم بند آمده! نمی دانم کدامش را بگویم؟!

+ ممنون از همگی دوستان به دلایل متفاوت!

 

بی تعارف

کاروان پیاده می‌رود تا اربعین در کربلا باشد. همه چیز خوب پیش می‌رود، عراقی‌ها منت می‌کشند تا پذیرایی‌مان کنند. خبری از خار مغیلان هم نیست...

پروژه‌ی راه قدس در حال تکمیل است، بگویید روزشمار ظهور را روشن کنند.

 

+ این یادداشت توسط پاورقی به روز شده است، اینجا بیشتر بخوانید.

بی تعارف


به این جمله اعتقادی ندارم: «برای زیارت کربلا نه پولش را دارم نه لیاقتش را».

عید ِ غدیر که رفتیم مشهد، روی دیوار حسینیه زده بودیم: «زائر مشهد الرّضا، مسافر ِ کرب و بلا» بعضی ها پرسیدند: «یعنی چی؟!» یادم نیست در جوابشان چه گفتم ولی الان صد در صد می دانم که وقتی پنجره فولاد قسمتم شد از همان جا به ضریح سلطان خیره شدم و از ایشان خواستم که بی لیاقتی ام را نادیده بگیرد و برات سفرم را امضا کند. وقتی پنجره را رها کردم و خواستم برگردم، نیم نگاهی کردم و گفتم: جسارتا خرج سفر هم با خودتان!

 

مشهد- عید غدیر سال 91


این چنین قرار شد ما هم مسافر شویم: اربعین، پیاده، نجف تا کربلا..

و جالب، زمان و مکان ِ شروع ِ حرکتمان است: 9 دی، حرم مطهر امام خمینی (ره).

دلم زودتر پیاده روی اش را شروع کرده و فریاد می زند: «هیهات منّا الذّلة».




5 دی ماه سال 91





+ شروع جاذبه ی مغناطیس حسینی، در روز اربعین است.      امام خامنه ای

+ مستند ألا یا أهل العالم (حتما ببینید):
   دانلود قسمت اول
   دانلود قسمت دوم

+ میعادگاه بین المللی شیعیان (با حاج علیرضا پناهیان درباره ی پیاده روی بزرگ اربعین)

بی تعارف