بی‌تعارف

به نام خدا
بعضی از دغدغه‌ها را می‌توان نوشت. طنز یا جدی، نقد یا معرفی! فعلا فرقی نمی‌کند.
::
صفا و مروه دیده‌ام، گرد حرم دویده‌ام/
هیچ کجا برای من کرب‌و‌بلا نمی‌شود...

پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احمدی نژاد» ثبت شده است

آخرش هم نفهمیدم این چه هنری است که وقتی موضع‌گیری‌های مسئولی را نمی‌پسندیم یا می‌خواهیم از او انتقاد کنیم با تمسخر، اسم کوچکش را به زبان می‌آوریم؛ فرقی هم ندارد این‌وری‌ باشیم یا آن‌وری... مثلا به راحتی در صحبت‌های‌مان می‌گوییم «حسن» یا شعرها سروده‌اند با عموحسن و کلیدساز و یا در دوره‌ی قبل ورد زبان همه، «محمود» بود! در حالی‌که همین افراد برای مردم جهان قابل احترام هستند چون نماینده و منتخب آرای ملت ایرانند. انتقاد کردن باید در چارچوب باشد و مؤدبانه. آن افرادی هم که ملاک رفتارشان رضایت رهبری است ببینند ایشان، رئیس جمهور کشور و مسئولین دیگر را چه‌قدر محترمانه خطاب قرار می‌دهند یا حتی بالاتر از آن، وقتی می‌خواهند اسم دشمنان کشور را هم ببرند از «جناب» و «آقا» استفاده می‌کنند.

به نظرم استفاده از ادبیات طنزگونه در برنامه‌های طنز سیاسی قابل توجیه است اما زمانی که می‌بینم ادبیات بعضی از خواص در صحبت‌‌های‌ عادی‌شان این‌گونه است شک می‌کنم که نکند من خیلی حساسیت به خرج می‌دهم؟! نمی‌دانم شاید این‌طور باشد! شاید اصلا به خاطر این است که از کودکی یاد گرفتم به مغازه‌دار سر کوچه‌مان بگویم «احمدآقا».

آقای مجید موغاری خبرنگار زحمت‌کش صداوسیما که چند روز پیش در سوریه حاضر بود وقتی در منطقه‌ای بین ارتش سوریه و جبهه النصرة موقتا اعلام آتش‌بس شد مصاحبه‌هایی هم با فرماندهان النصرة داشت. یادداشت زیر در صفحه شخصی‌ ایشان توجه‌‌ام را جلب کرد:

::

ادبیات سیاسی

::

پ.ن:

+ البته این نظر بنده‌ی بی‌سواد و افراطیه شاید دوستان، نظر دیگه‌ای داشته باشن...

بی تعارف

امروز رئیس جمهور اومد رشت. خیلی ها شلوغش کردن که جمعیت ِ زیادی استقبالش نیومده...

آدم باید کور باشه این همه گرفتار رو نبینه؛ گرفتارهایی که توی این هشت سال فقط امیدوار شدن!

::

اعتراض استقبال کنندگان

::

پ.ن:

تصویر ِ داد و فریاد افرادیه که میخواستن خواسته شون رو به دکتر احمدی نژاد بگن و باعث شدن چند بار سخنرانی ایشون قطع بشه... با تشکر از شبکه باران!

 

بی تعارف