بی‌تعارف

به نام خدا
بعضی از دغدغه‌ها را می‌توان نوشت. طنز یا جدی، نقد یا معرفی! فعلا فرقی نمی‌کند.
::
صفا و مروه دیده‌ام، گرد حرم دویده‌ام/
هیچ کجا برای من کرب‌و‌بلا نمی‌شود...

پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ادب» ثبت شده است

گاهی وقت‌ها یکی رو نیاز دارم که تو چشم‌هام زل بزنه و بهم بگه:

«خودت کردی که لعنت بر خودت باد!»

::

هیچ وقت آرزو نکن زبون تیزی داشته و حاضر به جواب باشی،

آرزو کن گزیده و سنجیده حرف بزنی... ( و تمرین کن!)

::

این خوبه که رُک و بی‌تعارف باشیم

ولی باید حواسمون رو هم جمع کنیم به بهانه‌ی کنار گذاشتن تعارف، ادب رو کنار نذاریم!

::

+  یکی همیشه هست که عاشق منه! (+)

بی تعارف

وقتی علی صدا می‌زدش، به‌جای این‌که به شوهرش نگاه کند، سرگردان نگاه حسن و حسین می‌شد! نامش «فاطمه» بود اما بعدا خواست «امّ‌البنین» صدایش کنند.

::

پ.ن:

+ چه مادری، چه پسری...

+ حتما به اینجا سر بزنید: (+)

بی تعارف