فاطمیه ای است برای خودش؛
سیلی به زن شیعه ی بحرینی،
چشم گریان کودکان ِ سوری،
حتی شکستن درب خانه ی شیخ حسن شحاته در مصر.
این بار به وسعت تمام جهان و تمام روزهای سال.
فاطمیه ای است برای خودش؛
سیلی به زن شیعه ی بحرینی،
چشم گریان کودکان ِ سوری،
حتی شکستن درب خانه ی شیخ حسن شحاته در مصر.
این بار به وسعت تمام جهان و تمام روزهای سال.
چیزهایی که گم کرده ام، موقع نماز خواندن پیدا می کنم
به جز یک چیز
که دقیقا همان وقت گم می کنم:
قلبم!
.
.
.
زن و مرد، ضعیف و قوی، عرب، فارس و ترک، جوان، پیر و کودک، همه و همه آمده بودند. آن جا فهمیدم هنوز خیلی از پرچمها را نمیشناسم و کشورهایشان را. پرچم آلمان، ترکیه و یا روسیه که از چند کیلومتری قابل تشخیص بود. پرچم بحرین را هم علاوه بر خود ِ بحرینیها خیلی از کشورهای دیگه با خود داشتند. رنگ، رنگ ِ مظلومیت بود و انتقام. رنگ، رنگ ِ پرچم ِ گنبد ِ حرم ِ ارباب؛ سرخ.
(یادداشت های سفر پیاده ی نجف تا کربلا- اربعین 91 )