جوونتر که بودم نظرات وبلاگم نیاز به تایید نداشت و این رو یهجور آزادی بیان واسه مخاطب میدونستم اما حالا اینطور نیست، مدت زیادیه که نظرات نیاز به تایید دارن و بعضیهاشون رو هیچوقت تایید نمیکنم. اصلا آزادی بیان این نیست که آدم هرچی از دهنش درمیاد بگه! اینجوریاست دیگه؛ آدم که پیر میشه بعضی افکار و رفتارهاش هم تغییر میکنه!! از این گذشته نظرات خصوصی هم واسه خودش موضوع قابل بحثیه! مهمترینشون انتقادهاییه که اگر عمومی هم باشه تاییدشون میکنم ولی خب تعدادشون نسبت به بقیه کمه...
انتقاد با لحن مؤدبانه خیلی تاثیرگذار و قابل قبوله. برداشتم اینه که مخاطب از سر لطفی که بهم داره، وقت میذاره و انتقادشو بیان میکنه و این برام خوشاینده... مثلا این نظر رو بخونید...
نظر شما چیه؟
::
::
+ ولی خداییش من کجا خودم رو از نظر دینی برتر دونستم؟! روسیاهم و اعتراف میکنم...