بی‌تعارف

به نام خدا
بعضی از دغدغه‌ها را می‌توان نوشت. طنز یا جدی، نقد یا معرفی! فعلا فرقی نمی‌کند.
::
صفا و مروه دیده‌ام، گرد حرم دویده‌ام/
هیچ کجا برای من کرب‌و‌بلا نمی‌شود...

پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شکر» ثبت شده است

خدایا ممنون از این‌که روز قیامتی هم هست! ممنون از این‌که آخرش، خودت قضاوت می‌کنی!

خدایا ممنون از این‌که حق مظلوم رو می‌گیری! ممنون از این‌که موقع قضاوت، نگاه به پست و مقام و فک و فامیل طرف نمی‌کنی!

خدایا ممنون از این‌که دستت بالای همه دست‌هاست! ممنون از این‌که اجازه میدی دستمون رو به طرفت دراز کنیم!

خدایا ممنون از این‌که وقتی همه میخوان رودست بزنن، تو هستی و دستمو ول نمیکنی!

خدایا ممنون از این‌که هستی!! خداااایاااا شکرت، هزار مرتبه شکرت...

::

* هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر/ گویم گرفته‌ای ز عنایت رها مکن... غلام‌رضا سازگار

بی تعارف

تا حالا برایتان پیش آمده به جای شِکر، اشتباهی نمک بریزید در چای‌‌تان؟! بعدش هرچقدر هم شکر بریزید آن چای قابل خوردن نمی‌شود.

::

در آن غوغای مسافران جلوی ترمینال شهید کلانتری کرج، 206 صندوق‌دارِ سفیدی برایم بوق زد، شیشه‌اش را آورد پایین و به گیلکی گفت:

- کجا میری؟

- رشت.

- بیا بالا.

- چند؟

- زیاد نمیگیرم، 15تومن.

بدون چانه زدن سوار شدم، مسافرکش نبود. اهل گیلان بود و ساکن تهران. تازه ضبط مارشال بسته بود که نمایشگر تصویر و گیرنده دیجیتال هم داشت. شبکه تماشا داشت جومونگ پخش می‌کرد. از کرج که خارج شدیم سیگنال تلویزیون هم پرید. سوال کرد:

- show بذارم؟

- نذاری بهتره!

- نمیذارم بهتره!

کمی بعدتر بدون مقدمه گفت:

- من نمازمو میخونم، روزه‌ام رو هم میگیرم ولی این چیزا تو زندگیم حل شده است. show و صدای زن تو زندگیم حل شده، آدم با اعتقادی هم هستم.

::

چای

بی تعارف