کودکی که خواهر و برادر دارد در واقعیتها و بازیهایش همیشه در حال نقشآفرینی است و گاهی در موقعیتهای مختلف خواستههایش را در کنار خواسته اطرفیان و یا در تعارض با آن ها میبیند و یاد میگیرد چطور با شرایط مختلف کنار بیاید مثلا وقتی قرار است با برادرش به صورت مشترک غذایی بخورند یا به همراه خواهرش با اسباب بازی هایش بازی کنند اما معمولا فرصت قرار گرفتن در چنین موقعیتهایی از تک فرزندها گرفته میشود و رشد اجتماعی متناسب با دوارن کودکیِ وی تا مرحله نوجوانی یا حتی جوانی به تاخیر میافتد.
شاید بتوان گفت که رشد اجتماعی مهمترین جنبهی رشد وجود هر شخص است و معیار اندازهگیری رشد اجتماعی هرکس را میزان سازگاری او با دیگران دانست؛ از دوستان، معلّمان، افراد خانواده و بستگان گرفته تا همسایهها و حتّی کسانی که برای اوّلین بار با آنها برخورد میکند. رشد اجتماعی نه تنها در سازگاری با اطرافیانی که هماکنون فرد با آنان سروکار دارد مؤثّر است بلکه بعدها در میزان موفقیت شغلی و پیشرفت اجتماعیاش نیز تأثیر دارد.
در واقع هرقدر که شما تجربههای زیادتری میاندوزید، بیشتر به این واقعیّت پی میبرید که از راه مبادلهی عواطف و احترام با دیگران است که رضایت بهدست میآید و روز به روز بیشتر یقین میکنید که احساس مفیدبودنِ شما به میزان رشد اجتماعیتان بستگی دارد.
::
::
+با استناد علمی به مقاله تک فرزندی از منظر جامعه شناسی نوشته ذبیح الله تجری غریب آبادی