باید همین امروز قدرشان را بدانیم...
هنری که نزد ایرانیان است و بس؛ چند وقتی در تب و تاب خاصی به سر می برد. اتفاقاتی که در اکران نوروزی «گشت ارشاد» افتاد، جایزه ی اسکار «اصغر فرهادی» که به هر دلیل مورد تمجید بعضی ها و بی محلی بعضی های دیگر قرار گرفت و یا ظهور پدیده ای به نام «زیرزمین» در موسیقی و گسترش شدید آهنگ ها و خواننده های زیرزمینی، همه و همه حاشیه هایی شد با بزرگترین تیترها تا هرکس که بخواهد به سینما یا موسیقی ایران نگاهی بیاندازد، جز این ها فرصت توجه به عنوان های دیگر را پیدا نکند.حیف است که آدم نبیند یک خواننده ی محبوب مثل «محسن چاوشی»، آلبومی با نام «پرچم سفید» عرضه می کند و جدای از همه ی کارهای خوبش، آهنگی را با همان نام می خواند که فوق العاده تاثیر گذار و با معنی است.* یا اینکه کارگردانی مثل «شیخ طادی» فیلمی می سازد با نام «روزهای زندگی» که بی نظیر است یا «سیروس مقدم»، کارگردان پرکار این روزها، «چک برگشتی» را عیدی می دهد! و همینطور بازیگری مثل «پرویز پرستویی» در میان همه ی کارهای عالی، در فیلم «سیزده59» اینچنین ایفای نقش می کند.** حیف است این ها دیده نشوند و ازشان تقدیر نشود.
«شوق پرواز» را که دیدید؟! «شهاب حسینی» آفرین داشت، نداشت؟! البته باز هم هستند کسانی که شایسته ی تقدیر باشند. مثلا «ابوالقاسم طالبی»، کارگردانی اش یک طرف، مواضعش بعد از اکران فیلم «قلاده های طلا» یک طرف. باید همین امروز قدرشان را بدانیم، فردا دیر است. باور کنید!
-------------------------------------------------
* دوبیت آخر شعر پرچم سفید: واسه پرچم سه رنگ/ زیر پرچم سفید/ من هنوز معتقدم/ باز باید جنگید.
** البته «سیزده59» در کُل تعریفی نداشت ولی خداییش بازی آقای پرستویی کولاک بود!
چی خنک...
نه؟!!