بی‌تعارف

به نام خدا
بعضی از دغدغه‌ها را می‌توان نوشت. طنز یا جدی، نقد یا معرفی! فعلا فرقی نمی‌کند.
::
صفا و مروه دیده‌ام، گرد حرم دویده‌ام/
هیچ کجا برای من کرب‌و‌بلا نمی‌شود...

پیوندها

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دعا» ثبت شده است

دعا می‌کنم حاجی بشی، تو فقط دعا کن آدم بشم!

::

پ.ن:

+ پست قبلی فقط یه اغراق مثلا ادبیه، لطفا برداشت اشتباه نکنید...

بی تعارف

این روزها به هر کسی رسیدم التماس دعا گفتم. بدون این که حواسم باشد در یک مکالمه تلفنی از مادرم بارها و بارها خواستم دعایم کند. و صدهزار شکر که این روزها گیر کارهایم برطرف می‌شود و البته بیشتر مدیون کسانی می‌شوم که دعایم کرده‌اند. اثر دعای مادر که جای خودش؛ وقتی نمازش تمام می‌شود و دارد دعا می‌کند از اتاق سرک می‌کشم تا شاید روبه‌روی سجاده‌اش خدا را ببینم! آخر جوری جزئی‌ترین گره زندگی فرزندانش را به زبان می‌آورد که مطمئنم خدا همان‌جا روبرویش نشسته و دارد به حرف‌هایش گوش می‌دهد. اما نمی‌دانم دیگر چه کسی برایم دعا می‌کند. یعنی دوستانم هم وقتی خلوت می‌کنند یادشان هست که مجتبی التماس دعا داشت؟! آن‌هایی که نماز شب‌ خواندشان پیش من لو رفته(!)، آن‌ها چطور؟!

این روزها پر از احساس متفاوتم. سفری در پیش دارم و می‌ترسم تا روز سفر به آمادگی لازم نرسم. اگر «یار» جوابم را ندهد نمی‌دانم چه کار کنم؟! اصلا می‌خواهم این همه راه را بروم و این همه خرج کنم که چه بشود؟! برایم دعا کنید...

این روزها این شعر را زیر لب می‌خوانم:

خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود/ ز دام خال سیاهش کسی رها نشود

خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار/ به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود

جواب ناله‌ی ما را نمی‌دهد «دلبر»/ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

شنیده‌ام که از این حرف، یار خسته شده/ خدا کند که به اخراج ما رضا نشود

مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست/ خدا کند که مریضی من دوا نشود

ز روزگار غریبم گشته است معلوم/ شفای ما به قیامت بجز رضا نشود...

::

پ.ن:

+ شعر از حضرت آقاست.

+ یکی از سخت‌ترین کارها واسم انتخاب هدیه روز مادره!

بی تعارف

خیلی قشنگه وقتی لحظه تحویل سال نو، وقتی همه دور هم جمعن، پنج شش دقیقه‌ای کسی چیزی نمی‌گه و فقط صدای دعای تحویل سال از تلویزیون شنیده می‌شه... مادر داره به آرامی و با دقت قرآن می‌خونه، یه‌جوری که انگار همین الان خدا آیات مخصوصی رو واسش نازل کرده باشه. پدر هم دستش رو به نشونه‌ی دعا همین‌طوری که روی پاش گذاشته به سمت بالا گرفته و انگشتاش آروم آروم تکون می‌خورن، زیر لب یه چیزایی میگه و چشماش برق میزنه... من هم مثل هرسال دارم فکر می‌کنم امسال چه دعایی برام اولویت داره اونو زودتر از بقیه دعاهام بگم. همیشه آدما بین دعاهاشون، دوا و درمون هم از خدا می‌خوان اما من این بار بعد از این‌که خواستم امسال، سال ظهور باشه از خدا می‌خوام بهم درد بده؛ درد شهدا... دردی که می‌دونم مبتلا شدن بهش لیاقت می‌خواد...

البته این دعا تحت تأثیر دیدن کلیپیه که خودم تا الان ده‌ها بار دیدمش و میخوام به عنوان هدیه سال جدید پیشنهاد دیدنش رو بهتون بدم: (+) این کلیپ حدودا 14 مگابایتیه که باید زحمت دانلودش رو بکشید... فقط یه خواهش دارم. ممنون می‌شم حس و حالتون رو بعد از دیدن این ویدیو همین‌جا برام بنویسید. سال نوتون پربرکت...

::

ماهی قرمز

::

پ.ن:

+ هر جای دنیایی دلم اونجاست... مهدی یراحی 3.50 MB  (+)

بی تعارف

گاهی می‌توان خدا را هم تهدید کرد:
اِرحَم مَن... سلاحُهُ البکاء!

::

پ.ن:

آن‌جایی گریه کن که باید و آن‌جوری گریه کن که شاید!

فَبِعِزَّتِکَ یا سَیِّدى وَ مَوْلاىَ اُقْسِمُ صادِقاً لَئِنْ تَرَکْتَنی ناطِقاً، لاَضِجَّنَّ اِلَیْکَ بَیْنَ اَهْلِها ضَجیجَ الاْمِلینَ وَ لاَصْرُخَنَّ اِلَیْکَ صُراخَ الْمَسْتَصْرِخینَ وَ لاََبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بُکاَّءَ الْفاقِدینَ وَ لاَُنادِیَنَّکَ اَیْنَ کُنْتَ یا وَلِىَّ الْمُؤْمِنینَ یا غایَةَ امالِ الْعارِفینَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ یا حَبیبَ قُلُوبِ الصّادِقینَ وَ یا اِلهَ الْعالَمینَ.

از دعای کمیل

بی تعارف

بهش گفتم: برام دعا کن.

همینطور که عجله داشت از کنارم رد شد و گفت: فایده نداره!

بی تعارف

 

در انقلاب حرمت، خیلی منقلبم!!

..............................................................................

پ.ن: در حریم سلطان علی بن موسی الرضا علیه السلام دعاگوی دوستان هستم...

بی تعارف