چند سال پیش، پنج شهید گمنام را در نزدیکی خانهمان، مقابل حسنیهای کنار خیابان اصلی دفن کردند و مزار سادهای با یک گنبد کوچک برایشان ساختند و انصافا چقدر حال و هوای این قسمت از شهر را تغییر دادند. هر وقت مردم پیاده و سواره از کنار مزار این شهیدان رد میشدند نگاهشان دنبال گنبد و قبر شهیدان بود. هر ساعت از شبانهروز یک یا چندنفری بالاسر قبرشان نشسته و خلوت کرده بودند؛ قیافههایی که بعضا حزباللهی هم نبودند. هر کسی میتوانست به راحتی دست برساند به دامن شهدایی که آنجا آرام گرفتهاند. دوستان ما هم که تازه یاد گرفته بودند قرارها و جلسات دوسه نفره را آنجا میگذاشتند و دستهی عزاداری شام غریبان را به مقصد مزار این شهدای عزیز راه میانداختند. تا اینکه مسئولان محترم تصمیم گرفتند حرکتی بزنند و احتمالا برای پاسداشت مقام شهدا و حفظ ارزشهای دفاع مقدس، مزار این شهدای گمنام را به حسینیه مجاور آن ملحق کنند. نمیدانم این بزرگواران اصلا به هدف دفن شهدای گمنام در جای جای شهر هم فکر کردند یا نه! اینکه چرا به جای دفن همهی شهدا در یک جای مشخص، آنها را در اماکن مختلفی مثل حسنیهها، دانشگاهها و... دفن میکنند؟! شاید هم هدف اصلی یادشان رفته باشد.
::
(مزار شهدای گمنام رشت بعد از تعمیرات)
::
بعد از این حرکت که با کجسلیقهگی همراه بود نمای زیبای همیشگی در عین سادگی مزارشان از بین رفت و زیارت شهدا فقط به ساعات خاص و افراد خاصی محدود شد. دسته شام غریبان محلّه ما پشت درب بسته حسینیه گیر کرد و از آن سال به بعد دیگر آنجا نرفت و قرارهایمان دوباره بیقرار شد! چند روز پیش حدودا ساعت 11 صبح بود که به سرم زد بروم زیارت و فاتحهای برای خودم بخوانم اما پشت در بسته ماندم و فقط حسرت روزهای هرچند کم ولی خوب و ماندگاری را خوردم که هر وقت دلمان میگرفت خودش راه را نشانمان میداد و میرساندمان بر سر مزار شهیدان گمنام. اصلا بگذارید ریا شود(!)؛ یادش به خیر نماز صبحهایی را که با رفقا، آنجا میخواندیم و بعدش «معین» برایمان دعای عهد میخواند.
::
::
در قم هم شاید دو سالی بود شعاع چند متری مزار شهدای گمنام کوه حضرت خضر را برای تعمیرات، فنس کشیده بودند و کسی نمیتوانست به زیارتشان برود، تا اینکه مزار جدید و بزرگتری ساخته شد که جای شکرش باقیست فعلا محدودیتی ایجاد نشده.
با رسیدگی و ساخت بنای مناسب برای مزار شهدا و اماکن متبرکه دیگر مخالف نیستم اما به نظرم برای شهدای گمنام باید متفاوت کار کرد که حفظ سادگی از مهمترین این تفاوتهاست. کاش مسئولین به سهم خودشان تلاش میکردند تا زائران این مزارها بعد از زیارت، دست خالی برنگردند و شناخت بیشتری نسبت به فرهنگ دفاع مقدس و رزمندهها و حال و هوایشان در جبههها پیدا کنند و البته فضا را برای زیارت همهی مردم فراهم میکردند.
::
(مزار شهدای گمنام کوه حضرت خضر قم بعد از تعمیرات)
::
پ.ن:
+ دلی که دستش به دامن شهداست قطعا دست خالی نخواهد ماند و این نوشته صرفا یک انتقاد فرهنگی به مسئولین است.
+ قبلترها دو پست دیگر با عنوان «شهدا را تابلو نکنید، لطفا!» نوشته بودم: 1 و 2