قرار نبود فاطمه (س) اذیت شود. بعدا ورق برگشت.
پدرم را دوست دارم چنانکه حاضرم جانم را فدایش کنم.
مادرم را دوست دارم چنانکه خاک پایش، سرمه ی چشمانم است.
اربابم را دوست دارم چنانکه... « بأبی أنتَ و اُمّی وَ نَفسی یا أباعبدالله »
نماز تمام شد. پیرمردی که انتهای صف دوم، روی صندلی نماز میخواند با صدای بلند گفت: «کسایی که از باباشون سیر شدن، از ننه شون سیر شدن؛ میبرن میزارنشون آسایشگاه سالمندان. ما هم الان پول جمع میکنیم تا براشون گل و شیرینی بخریم، ببریم.» ...به جز چند نفر، بقیه پیرمرد بودند.
............................................................
دانلود کلیپ صوتی فوق العاده زیبا
از مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی با موضوع احترام به والدین
4 دقیقه فقط 723 کیلوبایت