حق بدهید زمان میبَرَد! طول میکشد تا حالم سرجایش بیاید... مثل کسی که دارد خواب میبیند به بهشت* رسیده؛ جایی که همه عمر آرزویش را داشت. مسیر سختی هم پشت سر گذاشته و همین، شیرینی رسیدن را برایش بیشتر میکند. تازه میخواهد گوشهای از بهشت جاخوش کند و از آن همه زیبایی حظ ببَرَد که یکهو بیدارش میکنند. بدجور حالش گرفته میشود... گیجِ گیج است. چشمهایش را میبندد تا شاید بتواند ادامهی خواب را ببیند، تمام تلاشش را میکند اما بیفایده است. ای کاش میتوانست برای همیشه آنجا ساکن شود. ای کاش میتوانست همانجا بمیرد...
::
پ.ن:
* « ... إنها لمن بطحاء الجنة.»
پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله: ... کربلا بخشی از زمین گسترده و پهناور بهشت است.
بحارالانوار، ج 98، ص 115/ کامل الزیارات، ص 264
+ ربیع آمد، سلام خدا بر زینب صبور...
+ کرب و بلا مبر ز یادم... (+)