شب جمعه، کربلا؛
وقتی بدانی میخواهی جایی حاضر بشوی که همهی اولیاءالله حضور دارند خیلی متفاوت خواهی بود مخصوصا من که در حال گرفتن عکس، کفشم را گم کردم و آن لحظات داشتم به خودم تلقین میکردم که فدای سرت یک کفش که ارزش این حرفها را ندارد! ولی همچنان...
تا آن زمان که سحر میدمد،
بر جاده های شبت بتابند تا مسیر آرزوهایت بی نور
نماند...
سلام دوست عزیز وب قشنگی داری دوست داشتی به منم سر بزن.