بی‌تعارف

به نام خدا
بعضی از دغدغه‌ها را می‌توان نوشت. طنز یا جدی، نقد یا معرفی! فعلا فرقی نمی‌کند.
::
صفا و مروه دیده‌ام، گرد حرم دویده‌ام/
هیچ کجا برای من کرب‌و‌بلا نمی‌شود...

پیوندها

دیشب که علیرضا داشت مناجات می‌خواند شروع کرد روضه خواندن برای حضرت خدیجه و وصل کردش به روضه‌ی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها. بچه‌ها هم داشتند زار زار گریه می‌کردند اما اشک من گوشه‌ی چشمم گره خورده بود و سرازیر نمی‌شد! تا آن لحظه شک داشتم ولی دیگر مطمئن شدم که زیارت مدینه حالم را عوض کرده است. تصاویر بقیع و مسجدالنبی پشت سرهم در ذهنم مرور می‌شد. شاید دنبال دلیلی می‌گردم که حال ناخوشم را توجیه کنم اما هنوز بعد از سفر، یک دل سیر در مجلس روضه، گریه نکرده‌ام... چند دقیقه پیش رفتم سراغ یادداشت‌های سفرم؛ به قسمتی رسیدم که نوشته بودم: «مدینه فقط همان مدینه‌ی روضه‌ها... اینجا خبری از مدینه نیست...» و من هم‌چنان از سفر فقط تعجب و حیرتش را یادگاری دارم!

::

پ.ن:

+ ولادت کریم آل عبا علیه‌السّلام مبارک...

نظرات  (۴)

سلام


گمان مبر که حسن بی ضریح و بی حرم است
کریم ال عبا هرچه هست می بخشد...

عجب چیزی بود این,اول صبحی حالموخیلی بهم ریخت....
دعاکنید ماهم بریم مدینه.. 
یاعلی 
التماس دعای زیاد......
پاسخ:
سلام
محتام دعام
یا علی
۱۸ تیر ۹۳ ، ۰۹:۲۹ سراجا منیرا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۶:۳۲ لبخندمجازی

مدینه فقط همان مدینه ی روضه ها...

تامل برانگیز بود...

 

مویدباشید.

 

پاسخ:
ممنون
۲۰ تیر ۹۳ ، ۰۲:۱۲ ❤✿...هر چی دلم بخاد...✿❤
عجب..
نگید اینجوری..
به نظرم اتفاقا هر کی میره با دل پر گریه میکنه واسه مدینه..چون به چشم دیده غربت و غریبی ِ غیر قابل باورِ بهترین آدمای دنیا رو..
وای..مدینه..
پاسخ:
چیزی که هست رو گفتم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">